علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

کودکنامه علی کوچولو ، نفس مامان و بابا

مونس تنهایی

برايت آسماني خواهم کشيد پر از ستاره هاي هميشه نوراني تو در کنار من روي ابرها من غرق آنهمه مهرباني برايت ستاره اي ميچينم دور چشمانت طواف ميدهم براي رضايت تو هم شده تمام ستارگان را ميخرم برايت رنگين کماني فرض ميکنم در افق بالاتر از خط خورشيد دستهاي من رو به آسمان و اشکهاي شوقي که ازديده خواهد چکيد برايت يکدسته آرزو ميچينم با اشک و لبخند به تو هديه ميدهم من به تو قول ميدهم عزيزم که هر شب تو را به مهماني نور ميبرم برايت از آرزوهايم حرف ميزنم تو به خواب چشم من هميشه روشني ميدانم که  در اوج بی کسی ها تو ب...
10 مهر 1393

گذر روزها

توبزرگ میشوی وبزرگتر.... ومن هرروز دلتنگ روزهای کودکی ات میشوم روزهای نوزادی .روزهایی که به غیر از آغوش من ماْوایی نداشتی. دلتنگ روزهایی هستم که به سرعت سپری شد. خیلی زود گذشت.روزی که خدا یک فرشته را به من هدیه داد تا زین پس نگهدار او باشم. امانتدار خدا هستم تا از تو پاسداری کنم.ازتو وزیباییهایت.  هرروز که میگذرد عشق من به تو صدچندان میشود دو سال و نه ماه از آمدنت میگذرد توبزرگ میشوی ومن هر روز که میگذرد در دریای عشق توکوچکتر میشوم.... و شاید همین روزها غرق شوم........... . ...
7 مهر 1393

پسرکم ...

چه طولانی شده فاصله نوشتن هایم و همه به سبب مشغله ها و روزمرگیهایی هست که تایم خالی در بین آن گنجانده نشده ....دلم لک زده که ساعتها بنشینم وبرایت بنویسم پسرم ، قهرمانم ...ای که همه داشته ونداشته های مرا تو جوابی هستی نیکو...دنیای من گرد آمده درچشمان پرازخنده ات...کاش مراصدایی بود تافریاد کنم حسی را که روزها وماه هاست مرادرخودش غرق کرده... پسرکم ...علیرضای من...برای اینهمه خوشبختی که به ماارزانی داشتی ازتوممنونم.روزگارچه زودطی میشود...میدانم که زمان همیشه اندک است...ناکافیست...من همین یک لحظه را گرفته ام وازدامانش آویزانم.یک دم دیگر پسرم در را بازخواهد کردوباصورت از ته تراشیده ونگاه درخشانش خواهد گفت:"مام...
7 مهر 1393

پسرم و اولین روز مهد

وسعت دوست داشتنت براي من ....   همان بهشتي است كه گفتند زير پاي مادران است.     مثل نفسی برايم ....   مثل هوا ...مثل آب   پس بدان ...اگر نبودي...نبودم   اگر نباشی.....نيستم   بي تو من....هيچم  فرشته ی نازنینم... 93.01.18 دوشنبه اولین روز مهد رفتن گل پسرم مهد کودک باغ ستاره ها  کلاس سعیده جون ...
3 مهر 1393