علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

کودکنامه علی کوچولو ، نفس مامان و بابا

 niniweblog.com

صـــــــــــــــــــدای یک پرواز

فرود یک فرشته

آغــــــــــــــــــــــاز یک معراج

و شروع یک زندگی ..................................................

مدرسه موشها ما و شهرموشهای فرزندان ما

نوستالژی مدرسه موشها، بچه‌های روزگار دور، کودکی‌های ما، بچه‌های امروز … ک مثل کپل صحرا شده پر ز گل گ مثل گردو بنگر به هر سو ب مثل بهار فکر کن بسیار پ مثل پسته نباش خسته م مثل موش دیون دیون موش برخیز و بکوش برخیز و بکوش خ مثل خونه نگیر بهونه آ مثل آواز قصه شد آغاز ...
10 مهر 1393

باغ وحش

اولین باری که علی به باغ وحش میره کلی ذوق می کنه و اولین حیوونی که دید و کلی هیجان زده شد آقا خرسه و بود کلی براش ذوق کرد و باهاشون حرف زد و همینطور بقیه حیوونا کلا انگار تجربه خوبی براش بود و کلی لذت برد ا علی در مهد حیوانات ...
10 مهر 1393

حس ناب مادری

 می‌بوسمش......می‌خندد می‌خندد........ زندگی جاری می‌شود به چشمانم که خیره می‌شود.......معصومیتش مرا تا آسمانها می‌برد گریه که می‌کند ..........قلبم تکه تکه می‌شود باز‌، عاشقانه می‌بوسمش............چه شیرین می‌خندد  می‌خوابد اما ...... دلم برایش تنگ می‌شود . .  . باز هم واژه کم می‌آورم برای توصیفش عجیب احساسی است...... احساس ناب مادر  بودن ...
10 مهر 1393

مونس تنهایی

برايت آسماني خواهم کشيد پر از ستاره هاي هميشه نوراني تو در کنار من روي ابرها من غرق آنهمه مهرباني برايت ستاره اي ميچينم دور چشمانت طواف ميدهم براي رضايت تو هم شده تمام ستارگان را ميخرم برايت رنگين کماني فرض ميکنم در افق بالاتر از خط خورشيد دستهاي من رو به آسمان و اشکهاي شوقي که ازديده خواهد چکيد برايت يکدسته آرزو ميچينم با اشک و لبخند به تو هديه ميدهم من به تو قول ميدهم عزيزم که هر شب تو را به مهماني نور ميبرم برايت از آرزوهايم حرف ميزنم تو به خواب چشم من هميشه روشني ميدانم که  در اوج بی کسی ها تو ب...
10 مهر 1393