علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

کودکنامه علی کوچولو ، نفس مامان و بابا

افطاريهاااااااااااا

1391/8/9 15:34
نویسنده : نعیما و بهروز
625 بازدید
اشتراک گذاری

6 مرداد اولين جمعه ماه رمضون اولين افطاري بود كه دعوت شديم اونم به خونه امير سينا اينا

niniweblog.com

 

پنج شنبه 12 مرداد افطار هم شركت بابا جون بهروز دعوت بوديم كه خاله مهشيد همكار مامان و عمو محمد هم كه همكار بابا بودن اومده بودن و شما هم كلي آقايي به خرج داده بودي و اصلا هم ما رو اذيت نكردي و مث يه مرد تمام عيار با ما همكاري كردي تا آخر مراسم

niniweblog.com

هفته بعدشپنجشنبه يعني 19 مرداد هم ما همه رو (ماماني فرح اينا 0 امير سينا اينا 0 كيميا اينا 0 سهيل اينا و مهدي اينا و ماماني بابا و دايي حميد) كه حدودا 25 نفري مي شديم رو واسه افطار وشام دعوت كرديم خونه خودمون و فرداش هم ماماني مينا اينا اومدن و 23 مرداد هم خونه ماماني بابا بهروز دعوت بوديم و آخرين افطاري روز آخرين ژنجشنبه ماه رمضون خونه خاله بابا يعني خونه كيميا كمند اينا دعوت بوديم و به قولي ميشد اختتاميه افطاريهاي ماه رمضون

niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)